تهدید به صدور حکم "ارتداد" برای نوکیشان مسیحی

 

بیدادگاه انقلاب اسلامی مشهد نومسیحیان زندانی در زندان مشهد را تهدید کرده چنانچه به اسلام برنگردند برای آنان حكم " ارتداد " صادر خواد کرد.  شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان در این باره می نویسد: ۳ تن از نوكیشان مسیحی مشهد به اسامی "رضا (استیفان) ، همسرش ماریا و احسان بهروز" به اتهام گرویدن به مسیحیت از هفدهم تیرماه ۱۳۸۹ ( ۸ جولای ۲۰۱۰) همچنان در بازداشت بسر می برند . شعبه ۹۰۱ دادگاه انقلاب مشهد در روز یكشنبه مورخ ۷ شهریور۱۳۸۹ ( ۲۹ اگوست ۲۰۱۰) ، از خانواده های این ۳ زندانی مسیحی خواسته است تا برای شركت درجلسه ای در دادگاه حضور یابند .

 

مطابق گزارش منابع نزدیك به این پرونده در جلسه مذكور مسئولین دادگاه و مقامات امنیتی به خانواده های افراد بازداشت شده گفته اند كه با وجود ۵۰ روز تلاش ماموران برای ارشاد و بازگشت این زندانیان به دامان اسلام ( البته به روش مهروزانه زندان انفرادی و آزار دادن ! ) ، این افراد هنوز هیچ پاسخ مثبتی نداده اند و حاضر نیستند تا دست از اعتقادات مسیحی خود بردارند .

مسئولان دادگاه و ماموران اطلاعات بعد از گفتن این سخنان ضمن تهدید خانواده های آنان از ایشان خواسته اند كه در جلسه ای كه توسط دادگاه برای ملاقات با این بازداشت شدگان ترتیب داده خواهد شد، باید اعضای خانواده از عزیزانشان بخواهند كه دست از عقاید مسیحی خود برداشته و به سوی اسلام برگردند . آنها خواسته اند كه خانواده های این افراد در مورد عواقب پافشاری بر سر اعتقادات مسیحی تذكرات لازم را بدهند .

 

مقامات قضایی و امنیتی مشهد همچنین ضمن تهدید گفته اند كه اگر شما نتوانید موفق شوید ما برای آنان جرم " ارتداد" را در نظر میگیریم و این سه تن با این اتهام در دادگاه مورد محاكمه قرار خواهند گرفت.

 

معنی وارد آوردن رسمی اتهام " ارتداد" به یك نفر در ایران ، درخواست "اعدام" برای اوست . چرا كه همچنان بطور رسمی مطابق قانون تعزیرات جمهوری اسلامی كه برگرفته از شریعت اسلام میباشد ، مجازات كسی كه اتهام ارتداد به او اثبات شود برای مردان مرگ تعیین شده است .

این سخنان باعث موجی از نگرانی در بین خانواده های این زندانیان مسیحی شده است چرا كه آنها به خوبی میدانند انتساب حكم ارتداد به یك متهم در دادگاه انقلاب مشهد با توجه به سوابق احكام صادره از سوی این دادگاه باید بسیار عاقبت سخت و جبران ناپذیری داشته باشد .

سابقه اعدام كشیش حسین سودمند ۲۰ سال پیش از این ( دسامبر ۱۹۹۰) به جرم ارتداد در همین دادگاه ، همچنین احكام بسیار شدید و اعدامهای پی در پی و بی سروصدائی كه در ماههای اخیر بدون اعلام عمومی در زندان مشهد به دفعات صورت میگیرد و گزارشات آن توسط گزارشگران حقوق بشر افشا شده است و اینكه دادگاه مشهد تلاش میكند خود را از بقیه نظام قضائی جمهوری اسلامی قاطع تر و تیغ برا تری در دست نظام اسلامی نشان دهد، همه این موارد هراس عمیقی را در خانواده های نوكیشان مسیحی موجب شده است.

 

یاد آوری میشود " ماریا به همراه همسرش رضا ( استیفان ) و همینطور احسان بهروز" در۱۷ تیرماه سال جاری هنگامی كه با عده ای دیگر از مسیحیان در مشهد عازم بجنورد برای دیدار و مشاركت با ایمانداران آنجا بودند در یك اقدام از قبل برنامه ریزی شده توسط ماموران اطلاعات مشهد در اتوبوس دستگیر شدند . عده ای از بازداشت شدگان این جمع كه به گزارشی ۱۵ نفر و به گفته ای یازده نفر بودند ، یكهفته بعد از آن پس از طی مراحل بازجوئی و با تعهد كتبی آزاد شدند . اما رضا (استیفان) و ماریا و همچنین احسان در برابر سپردن تعهد مبنی بر عدم فعالیت مسیحی مقاومت كردند و فشار ماموران برای انكار باورهای مسیحی خود را نپذیرفتند و به همین علت تا كنون و بلا تكلیف در بازداشت مانده اند .

از وضعیت رضا ( استیفان) و همسرش ماریا در زندان اطلاع دقیقی در دسترس نیست . اما خانواده احسان بهروز یك بار در مورخ چهارشنبه ۶ مرداد (۲۸ جولای ۲۰۱۰) موفق شدند به مدت چند دقیقه با او ملاقات داشته باشند . در آن ملاقات نیز "حاج آقا زهدی" بازپرس پرونده احسان در دادگاه به مادرش اطلاع داده بود چون در شناسنامه احسان عنوان " سید" برای او وجود دارد ، اگر او ایمان مسیحی خود را انكار نكند حتما با اتهام ارتداد روبرو خواهد شد . این مسئله نیز باعث نگرانی بیشتر خانواده احسان بهروز میباشد .

چون احسان مطابق شناسنامه اش" سید " میباشد از این جهت نیز حساسیت بیشتری روی پرونده وی وجود دارد.

مانند همه موارد مشابه ماموران دادگاه و اطلاعات به خانواده افراد بازداشت شده تاكید كرده اند تا از گرفتن وكیل و اطلاع رسانی به رسانه ها به شدت پرهیز كنند . هرچند كه این روزها پس از سركوب تمام وكلای حقوق بشری و پرونده سازی و اتهام زنی در مورد وكلائی كه بطور مستقل در خصوص رفع احكام ناعادلانه و مجازاتهای غیر بشری در قوانین جمهوری اسلامی تلاش میكنند ، پیدا كردن وكیلی كه ریسك و خطر دفاع از یك زندانی عقیدتی را در ایران برعهده گیرد چندان ساده به نظر نمیرسد .